هرسال عید،به شوق بهار،منم میشکفم،
سر به احوال دلم میزنم،گرد و غبار کینه رو میتکونم،
سر به کنج ذهنم میزنم،تمام افکار منفی رو پاک میکنم؛
بعضی وقتا،از بعضی خاطرات کپی میکنم و جای جای ذهنم پیست میکنم،
بعضی وقتام بعضی چیزا رو بلکل،شیفت دیلیت میکنم،
عید که میشه بهونه ی خوبیه،
برای من
برای ذهنم
و برای دلم.
خوشبختی داشتن کسی است…
که بیشتر از خودش
تــــــــــو را بخواهد…
و
بیشـــتر از تــــــــو…
هیـــــــــــچ نخواهد..
و
تــــــــــو …
برایش تـــــــمام زندگی باشی……
این پستم ب افتخار استاد عزیزم خانم @4489903006 ک گفته بودن چرا گروه خلوته
وقتی خدا منو افرید …………
این متن واقعا ارزش خوندن داره
????
توی یک جمع بی حوصله نشسته بودم
طبق عادت همیشگی مجله را ورق زدم تا به جدول رسیدم
خواندم سه عمودی
یکی گفت : بلند بگو
گفتم : یک کلمه سه حرفیه _
ازهمه چیز برتر است؟
حاجی گفت: پول
تازه عروس مجلس گفت: عشق
شوهرش گفت: یار
کودک دبستانی گفت: علم
حاجی پشت سرهم گفت : پول، اگه نمیشه طلا، سکه
گفتم: حاجی اینها نمیشه
گفت: پس بنویس مال
گفتم: بازم نمیشه
گفت: جاه
خسته شدم با تلخی گفتم: نه نمیشه
مادر بزرگ گفت:
مادرجان، “عمر” است.
سیاوش که تازه از سربازی آمده بود گفت: کار
دیگری خندید و گفت: وام
یکی از آن وسط بلندگفت: وقت
خنده تلخی کردم و گفتم: نه
اما فهمیدم
تا شرح جدول زندگی کسی را نداشته باشی
حتی یک کلمه سه حرفی آن هم درست در نمی آید !
هنوز به آن کلمه سه حرفی جدول خودم فکر میکنم
شاید کودک پا برهنه بگوید: کفش
کشاورزبگوید: برف لال بگوید: حرف
ناشنوا بگوید: صدا
نابینا بگوید: نور
و من هنوز در فکرم
که چرا کسی نگفت: ” خدا “
این سکوت
و این هوا
و این اتاق ..
شب به شب
به خاطرم میاردت توی این خونه هنوزم یه نفر ..
نمیخواد باور کنه نداردت
نمیخواد باور کنه تو این اتاق ..
دیگه ما با هم نفس نمیکشیم
زیر لب یه عمر میگه با خودش ..
ما که از همدیگه دست نمیکشیم
به هوای روز برگشتن تو ..
سر هر راهی نشونه میکشه
با تمام جاده های رو زمین ..
رد پاتو سمت خونه میکشه
من دارم هر روزمو بدون تو ..
با تب یه خاطره سر میکنم
با خودم به جای تو حرف میزنم ..
خودمو جای تو باور میکنم
توی این خونه به غیر از تو کسی ..
دلشو با من یکی نمیکنه
من یه دیوونم که جز خیال تو ..
کسی با من زندگی نمیکنه
تو سکوت بی هوای این اتاق ..
شب به شب به خاطرم میارمت
خودمم باور نمیکنم ولی ..
دیگه باورم شده ندارمت
